1. ماندلای چک.
جایزه ی هومو مینی (کلمه ی لاتینی به معنی انسان با همنوعش ) که جایزه ی حقوق بشر نهادهای غیردولتی کشور چک است به دو تن از فعالان دانشجویی داده شد.مجید توکلی و عبدالله مومنی که هر دو تاکنون چندین بار بازداشت شده اند ، البته عبدالله مومنی برای مدتی به مرخصی آمده است ولی مجید توکلی در زندان به سر می برد.اما اهدای این جایزه باعث شد تا واسلاو هاول رئیس جمهور سابق چک و از فعالان حقوق بشر از جنبش دانشجویی یران تمجید کند.هاول با اشاره به مسائل مربوط به ایران گفت:«همه ما به مسائلی چون برنامه هسته ای ایران، ماهیت نظام جمهوری اسلامی، استفاده ابزاری از دین و انتخابات پرسش برانگیز 22 خرداد ایران توجه داریم اما چیزی که من شخصا بیشتر ازهمه به آن توجه دارم مسئله نقض حقوق بشر است. »جایزه ی هومو مینی از سال 1994 از سوی سازمان غیردولتی «پیپل این نید» به افرادی اهدا شده است که به پیشرفت و ارتقای حقوق بشر و دموکراسی کمک چشمگیری کردهاند.
اما تمجید واسلاو هاول از جنبش دانشجویی بهانه ای شد تا به مرور یکی از مقالات ایشان بپردازیم و پیش از آن مروری بر زندگی نامه ی او.
مرور
واسلاو هاول سیاستمدار و نویسنده، اولین رئیس جمهور جمهوری چک بود. البته او اولین رئیس جمهور چکسلواکی سابق نیز بود که گرایش به کمونیست ها نداشت.پس از جدایی چک و اسلواکی در سال 1990 او به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد.هاول پیش از ابراز نظر ایرش درباره ی ایران نیز در مورد نقض حقوق بشر در ایران سخنانی گفته بود.از جمله اعتراض وی در مورد بازداشت اکبر گنجی.
به قول رضا خجسته رحیمی ،واسلاو هاول اهل فرهنگی بود که به عرصه ی سیاست پا گذاشت،همچون محمد خاتمی.ولی همچون خاتمی در سیاست ناکام نماند.واسلاو هاول در توضيح شرايط و چگونگي دومين دوره از حضورش در قدرت گفته بود كه «در دوره دوم هرگز ناگزير نبودهام هر آنچه را قبلاً نوشتهام انكار كنم يا عقايدم را در زمينههاي مختلف تغيير دهم. نه تنها مجبور شدم عقايدم را تغيير دهم بلكه اين عقايد استوارتر و محكمتر شده است.بر عکس خاتمی که در دور دوم ریاست جمهوریش محافظه کاری تمام عیار شد.خاتمي، واسلاو هاول نشد و هم داستان گورباچف شد و در نتیجه خانه نا تمام ماند.
جامعه ی مدنی و دشمنان آن.
يك جامعهی مدنی اصيل در حكم اساسیترين بخش بنيادين برای دموكراسی است. اين حقيقتی است كه اغلب در گرمای مبارزات انتخاباتی فراموش میشود. استقرار مجدد جامعهی مدنی ـ يعنی شيوههای بديل و به طور متقابل تكميل كننده كه شهروندان از طريق آنها در زندگی عمومی شركت میجويند ـ بسيار پيچيده است. علت آن نيز كاملاً روشن است: جامعهی مدنی همچون سازوارهای است دارای ساختاری بسيار ظريف و پيچيده، شكننده و حتی اسرار آميز كه برای رشد آن به گذشت دهها و چه بسا به قرنها زمان نياز است. از آنجا كه در بلوك شرق جامعهی مدنی برای سالهای طولانی وجود واقعی نداشت، احيای آن از بالا و توسط فرمانی قانونی ميسر نيست. سه ستون آن ـ كانونهای خصوصی كه داوطلبانه شكل گرفتهاند، تمركز زدايی از دولت و قدرت سياسی انتخابی در نهادهای مستقل ـ فقط با صبر و حوصله میتوانند دوباره مستقر شوند.
هدف و منظور از جامعهی مدنی ناديده گرفتن مجلس يا احزاب سياسی نيست، هدف آن قادر ساختن آنها به كار كردن با بالاترين توان خود است. بدون چنين زمينهی حيات بخشی در شكل يك جامعهی مدنی و دارای ساختاری بسيار متنوع، احزاب سياسی و البته نهادهای سياسی پژمرده میشوند، قدرت ابتكار خود را ازدست میدهند و سرانجام به گروههای بسته و كسل كننده كه از حرفهایهای سياسی تشكيل شده اند تقليل میيابند.
نيازی نيست كه شما يك اقتصاددان باشيد تا به كشف اين نكته برسید كه جامعهی مدنی نيز هزينههای خودش را دارد. هنگامی كه همه چيز توسط بودجهی دولتی پرداخت میشود پول بيشتری نيز بايد در شكل ماليات جمع آوری شود و هزينههای قابل ملاحظهای نيز بايد برای چنين نقل و انتقالاتی مصرف شود. در نظامی كه تخفيفهای مالياتی برای كمكهای مالی خيرخواهانه در نظر گرفته میشود در مقايسه با هنگامی كه آن هزينهها توسط دولت تامين گردد پول بيشتری هم ـ در چنین جشنهای نيكوكاری ـ جمع آوری میشود. حتی بدون تخفيف مالياتی جامعهی مدنی ابتكار عملهای اصلاح كننده خود را به جلو خواهد برد.
اما مهمترين جنبهی جامعهی مدنی این است که مردم را به پی بردن به وجود واقعی خودشان قادر میسازد. انسانها فقط سازنده، مصرف كننده و سود برنده نيستند. آنها همچنين ـ و اين شايد عميقترين خصلت آنها باشد ـ موجوداتی هستند كه میخواهند با ديگران و در كنار يكديگر باشند، كسانی كه آرزومند شكلهای بی شمار هم زيستی و هم كاری اند. انسانها میخواهند كه آنچه در اطرافشان میگذرد را مورد تاثير قرار داده و برای آنچه به محيط اطراف خود میدهند مورد قدردانی قرار گيرند. جامعهی مدنی يكی از اصلیترين شيوههايی است كه توسط آن طبيعت ما در تماميت خود به كار گرفته میشود. دشمنان جامعهی مدنی نيز اين را میدانند و مخالفت خود در برابر آن را به حركت در میآورند.
این مقاله در سال 2008 با برگردان علی محمد طباطبايی منتشر شده است.
2. عکس نوشت.
سه نما از دیدار با مردی که هیچ نگفت جز محاکمه ی جنتی!مهنس موسوی و بانو،مهدی کروبی،سیدمحمد خاتمی،حبیب الله پیمان و … به دیدار تاجزاده رفتند.
Filed under: کیوسک، اندیشه، روزمرگی، سیاسی | Tagged: مجید توکلی، واسلاو هاول، آزادی تاجزاده، جامعه ی مدنی و دشمنان آن، جایزه هومو مینی به جنبش دانشجویی، دیدار اصلاح طلبان از تاجزاده، عبدالله مومنی | 4 Comments »